با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Word Of Advice

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
نصیحت، توصیه، تذکر، اخطار
- My word of advice is to always trust your intuition.
- توصیه‌ی من این است که همیشه به شهود خود اعتماد کنید.
- Her word of advice helped me navigate the challenging situation.
- نصیحت او به من کمک کرد تا این موقعیت چالش‌برانگیز را پشت‌سر بگذارم.
- Before you start the project, let me give you a word of advice.
- بگذار قبل‌از شروع پروژه به تو توصیه‌ای بکنم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت word of advice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «word of advice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/word-of-advice

لغات نزدیک word of advice

پیشنهاد بهبود معانی