Disclaim

dɪsˈkleɪm dɪsˈkleɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
رد کردن، انکار کردن، قبول نکردن، ترک دعوا کردن نسبت به، منکر ادعایی شدن، از خود سلب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- She disclaimed any knowledge of the contents of the letter.
- او منکر هرگونه اطلاع از محتویات نامه شد.
- The terrorists disclaimed all responsibility for the assassination of the ambassador.
- تروریست‌ها هیچ‌گونه مسئولیتی را درمورد قتل سفیر به‌عهده نگرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disclaim

  1. verb deny
    Synonyms: abandon, abjure, abnegate, belittle, contradict, contravene, criticize, decline, deprecate, disacknowledge, disaffirm, disallow, disavow, discard, disown, disparage, divorce oneself from, forswear, gainsay, minimize, negate, recant, refuse, reject, renounce, repudiate, retract, revoke, spurn, traverse, turn back on, wash hands of
    Antonyms: accept, acknowledge, admit, allow, claim, own

ارجاع به لغت disclaim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disclaim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disclaim

لغات نزدیک disclaim

پیشنهاد بهبود معانی