امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disclaim

dɪsˈkleɪm dɪsˈkleɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
رد کردن، انکار کردن، قبول نکردن، ترک دعوا کردن نسبت به، منکر ادعایی شدن، از خود سلب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She disclaimed any knowledge of the contents of the letter.
- او منکر هرگونه اطلاع از محتویات نامه شد.
- The terrorists disclaimed all responsibility for the assassination of the ambassador.
- تروریست‌ها هیچ‌گونه مسئولیتی را درمورد قتل سفیر به‌عهده نگرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disclaim

  1. verb deny
    Synonyms:
    abandon abjure abnegate belittle contradict contravene criticize decline deprecate disacknowledge disaffirm disallow disavow discard disown disparage divorce oneself from forswear gainsay minimize negate recant refuse reject renounce repudiate retract revoke spurn traverse turn back on wash hands of
    Antonyms:
    accept acknowledge admit allow claim own

ارجاع به لغت disclaim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disclaim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disclaim

لغات نزدیک disclaim

پیشنهاد بهبود معانی