با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Abjure

əbˈdʒʊr əbˈdʒʊə / / æb-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    abjured
  • شکل سوم:

    abjured
  • سوم‌شخص مفرد:

    abjures
  • وجه وصفی حال:

    abjuring

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
سوگند شکستن، نقض عهد کردن، برای همیشه ترک گفتن، مرتد شدن، رافضی شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He abjured his former beliefs.
- او عقاید قبلی خود را انکار کرد.
- He abjured his allegiance to the Caliph.
- بیعت خود را با خلیفه نقض کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abjure

  1. verb give up
    Synonyms: abstain from, forswear, recant, renege, renounce, retract, take back, withdraw

ارجاع به لغت abjure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abjure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abjure

لغات نزدیک abjure

پیشنهاد بهبود معانی