آخرین به‌روزرسانی:

Conniption

kəˈnɪpʃn kəˈnɪpʃn

معنی

noun

حمله صرع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conniption

  1. noun an angry outburst
    Synonyms:
    temper fit tantrum passion scene huff conniption fit

ارجاع به لغت conniption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conniption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conniption

لغات نزدیک conniption

پیشنهاد بهبود معانی