فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Damnation

dæmˈneɪʃn dæmˈneɪʃn

معنی و نمونه‌جمله

noun interjection

لعن، لعنت‌شدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Satan brought about the damnation of his soul.

شیطان موجب جهنمی شدن روح او گردید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد damnation

  1. noun everlasting punishment
    Synonyms:
    suffering torment hell condemnation doom perdition

ارجاع به لغت damnation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «damnation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/damnation

لغات نزدیک damnation

پیشنهاد بهبود معانی