Vice-consul
ˈvaɪsˈkɑn.səl
ˈvaɪsˈkɒn.səl
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
سیاست
کنسول‌یار، معاون کنسول یا سرکنسول (در کنسولگری یا سرکنسولگری)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- کنسول‌یار نماینده‌ی سرکنسول در نمایشگاه بازرگانی بود.
- معاون سرکنسول در فرودگاه از سفیر استقبال کرد.
ارجاع به لغت vice-consul
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «vice-consul» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vice-consul
لغات نزدیک vice-consul
- - vice-chairman
- - vice-chancellor
- - vice-consul
- - vice-president
- - vicegerency