فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Vise

vaɪs vaɪs vaɪs

گذشته‌ی ساده:

vised

شکل سوم:

vised

سوم‌شخص مفرد:

vises

وجه وصفی حال:

vising

شکل جمع:

vises

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی گیره (نجاری، آهنگری و ...)، پرس

The mechanic tightened the bolt with a vise.

مکانیک پیچ را با گیره سفت کرد.

The vise clamped down on the metal rod.

میله‌ی فلزی با گیره نگه داشته شد.

verb - transitive

نگه داشتن، در گیره قرار دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He has a cigar vised in his teeth.

یک سیگار برگ بین دندان‌هایش قرار دارد.

He vise-gripped the metal rod tightly in place.

میله‌ی فلزی را محکم در جای خود نگه داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vise

  1. noun a holding device attached to a workbench; has two jaws to hold workpiece firmly in place
    Synonyms:
    holder tool clamp chuck bench vise carpenter's vise universal vise swivel vise winch

ارجاع به لغت vise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vise

لغات نزدیک vise

پیشنهاد بهبود معانی