Foible

ˈfɔɪbl ˈfɔɪbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
نقطه‌ضعف، ضعف اخلاقی، ضعف، تیغه شمشیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- We must tolerate each other's foibles.
- ما باید عیب‌های جزئی یکدیگر را تحمل کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foible

  1. noun personal imperfection
    Synonyms:
    fault weakness failing defect shortcoming frailty vice infirmity characteristic mannerism peculiarity idiosyncrasy quirk eccentricity oddity kink singularity weak point
    Antonyms:
    strength

ارجاع به لغت foible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foible

لغات نزدیک foible

پیشنهاد بهبود معانی