با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Abecedarian

eɪbiːsiːˈderiːən ˌeɪbiːsiːˈdeərɪən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abecedarians

معنی

noun adjective
ابجدآموز، ابجدخوان، مبتدی، ابتدایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abecedarian

  1. noun One who is just starting to learn or do something
    Synonyms: beginner, fledgling, neophyte, novice, tenderfoot, freshman, amateur, greenhorn, initiate, dabbler, novitiate, learner, tyro, rookie, probationist, debutant, pedagogist, schoolkeeper, schoolteacher
  2. adjective
    Synonyms: allographic, gestatory, graphemic, ideographic, incunabular, logographic, melamed, ur

ارجاع به لغت abecedarian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abecedarian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abecedarian

لغات نزدیک abecedarian

پیشنهاد بهبود معانی