فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Layered

ˈleɪərd ˈleɪəd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

لایه‌لایه، لایه‌دار

The architect designed a modern building with a layered facade.

معمار ساختمان مدرنی با نمای لایه‌دار طراحی کرد.

the layered cake

کیک لایه‌لایه

adjective

آرایش و پیرایش لایه‌لایه، لایه‌ای (مو)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The layered style gave her hair a modern appearance.

مدل لایه‌لایه به موهای او ظاهری مدرن داده است.

My layered haircut makes my hair look fuller.

مدل موی لایه‌ای من موهایم را پرتر نشان می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت layered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «layered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/layered

لغات نزدیک layered

پیشنهاد بهبود معانی