فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Layover

ˈleɪˌoʊvər ˈleɪəʊvə

گذشته‌ی ساده:

laid over

سوم‌شخص مفرد:

lays over

وجه وصفی حال:

laying over

توضیحات:

در انگلیسی بریتانیایی به جای layover از stopover استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی سفر توقف کوتاه، توقف موقت، ایست موقت، توقف میان راه (توقف کوتاه‌مدت در یک مکان در میانه‌ی سفر، به‌خصوص برای عوض کردن پرواز)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

I had a layover in Chicago before my destination.

قبل‌از رسیدن به مقصدم در شیکاگو، توقف کوتاهی داشتم.

The layover was only an hour, so I didn't have much time to explore the city.

توقف موقت تنها یک ساعت بود، بنابراین زمان زیادی برای گشت‌وگذار در شهر نداشتم.

verb - intransitive verb - transitive

به تاخیر انداختن، به تعویق انداختن، موکول به بعد کردن، عقب انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Our plans to go hiking were laid over until next weekend.

برنامه‌های ما برای پیاده‌روی به آخرهفته‌ی آینده موکول شد.

The meeting will lay over until next Tuesday, as the chairman is currently unavailable.

این جلسه به سه‌شنبه‌ی آینده موکول شد، زیرا درحال‌حاضر رئیس در دسترس نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد layover

  1. noun postponement
    Synonyms:
    rest break hiatus
  1. noun a brief stay in the course of a journey
    Synonyms:
    stop stopover

ارجاع به لغت layover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «layover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/layover

لغات نزدیک layover

پیشنهاد بهبود معانی