با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Layover

ˈleɪˌoʊvər ˈleɪəʊvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    انگلیسی آمریکایی سفر ایست موقت (در حین سفر)، توقف میان راه
    • - I had a layover in Chicago before my destination.
    • - قبل از رسیدن به مقصدم در شیکاگو توقف کوتاهی داشتم.
    • - The layover was only an hour, so I didn't have much time to explore the city.
    • - توقف تنها یک ساعت بود، بنابراین زمان زیادی برای گشت و گذار در شهر نداشتم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد layover

  1. noun Postponement
    Synonyms: break, hiatus, rest
  2. noun A brief stay in the course of a journey
    Synonyms: stop, stopover

ارجاع به لغت layover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «layover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/layover

لغات نزدیک layover

پیشنهاد بهبود معانی