فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دقیقه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

واحد زمانی که شصت ثانیه است

فونتیک فارسی

daghighe
اسم

minute

ساعت من پنج دقیقه جلو است.

My watch is 5 minutes fast.

نمایش کمدی او پنج دقیقه طول کشید.

His comic act lasted five minutes.

زمان بسیار کوتاه

فونتیک فارسی

daghighe
اسم

مجازی moment, minute, instant, jiffy, a short time

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

یک دقیقه صبر کن!

Wait a minute!

شام یک دقیقه‌ی دیگر آماده خواهد شد.

Dinner will be ready in a jiffy.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دقیقه

  1. مترادف:
    لطیفه نکته
  1. مترادف:
    لحظه لمحه

ارجاع به لغت دقیقه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دقیقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دقیقه

لغات نزدیک دقیقه

پیشنهاد بهبود معانی