point, item, matter, subject, pointer, issue, idea, punctilio, main idea, feature
علی به آن نکته اذعان کرد.
Ali yielded the point.
نکتهی اصلی سخنرانی او
the central point of his speech
witticism, subtlety, quaint saying, quip, one-liner, pithy phrase, gag, bon mot, wisecrack
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نکتههای مزاحانگیز سخنرانی او
the funny quips in his lecture
(انوری) ای مسلم به نکته در اشعار...
o' you, the master of poetic subtlety...
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نکته» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نکته