با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

سر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    sar
  • slide
  • head, top, end, estremity, cover, lid, intention
  • chief
  • insensible
  • جانورشناسی antenna
  • عامیانه noddle, noggin
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سر

ارجاع به لغت سر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سر

لغات نزدیک سر

پیشنهاد بهبود معانی