gradient, grade, slope, hilliness, declivity, decline, inclination, declination, descent, ascent, declension, incline, cant, dip, tilt, tip, steepness, fall, slant, pitch, bank, hill, rake
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شیب این راه بهتدریج زیاد میشود.
This road's gradient rises gradually.
خانهها در سطحهای فرازنده بر شیب تپه ساخته شده بودند.
The houses were built on ascending levels on the slope of the hill.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شیب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شیب