فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فراز به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(ادبی) بلندی

فونتیک فارسی

faraaz
اسم

overhead, up, high, slope, top, above, acclivity, eminence, head, rise, summit, elevation

کوه‌هایی که بر فراز دهکده سر به آسمان کشیده‌اند.

Mountains brooding high over the village.

فراز و نشیب

acclivity and declivity

نمونه‌جمله‌های بیشتر

خانه‌ی من بر فراز تپه‌ای قرار دارد.

My house is located on top of a hill.

جمله، عبارت

فونتیک فارسی

faraaz
اسم

phrase

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

این دقیقا همان فرازی است که دنبالش بودم.

That's exactly the phrase I was looking for.

این فراز تقریبا بی‌معنی شده.

The phrase has become almost meaningless.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فراز

  1. مترادف:
    ارتفاع اوج بالا بلندی
    متضاد:
    پستی نشیب
  1. مترادف:
    قله
  1. مترادف:
    جمله عبارت
  1. مترادف:
    سربالایی
  1. مترادف:
    عرشه
  1. مترادف:
    باز گشاده
  1. مترادف:
    بسته مسدود

ارجاع به لغت فراز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فراز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فراز

لغات نزدیک فراز

پیشنهاد بهبود معانی