آخرین به‌روزرسانی:

ارتفاع به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ertefaa' /

height, highness, elevation, upward, stature, distance, tallness, loftiness

بلندی

قله در ارتفاع ده‌هزار متری (از سطح دریا) قرار دارد.

The summit is at an elevation of ten thousand meters.

ارتفاع سرگیجه‌آور

a giddy height

اسم
فونتیک فارسی / ertefaa' /

height (of the sun or a star), elevation

بلندی خورشید یا ستاره‌ای از سطح افق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

ارتفاع خورشید در ظهر معمولاً در بالاترین نقطه‌ی خود است.

The height of the sun at noon is typically at its peak.

نجوم‌دانان ارتفاع ستاره‌ها را نسبت به افق اندازه‌گیری می‌کنند.

Astronomers measure the height of stars in relation to the horizon.

اسم
فونتیک فارسی / ertefaa' /

ریاضی هندسه altitude

فاصله‌ی عمودی از یک نقطه (معمولاً یک رأس) به یک خط

ارتفاع مثلث برای محاسبه‌ی مساحت آن ضروری است.

The altitude of a triangle is essential for calculating its area.

در هندسه، ارتفاع فاصله‌ی عمودی از پایه تا رأس مقابل است.

In geometry, the altitude is the perpendicular distance from the base to the opposite vertex.

اسم
فونتیک فارسی / ertefaa' /

height

جای مرتفع

او به ارتفاع شش فوت رسید.

She reached a height of six feet.

در این ارتفاع، هوا رقیق‌تر می‌شود.

At this height, the air becomes thinner.

اسم
فونتیک فارسی / ertefaa' /

pitch

مقدار بسامد صدا

می‌توانستم صدای زنگ تلفن را با ارتفاع بلند بشنوم.

I could hear the high pitch of the ringing phone.

ارتفاع بلند می‌تواند برای گوش‌ها ناخوشایند باشد.

A loud pitch can be uncomfortable for the ears.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ارتفاع

  1. مترادف:
    اوج بالا بلندی رفعت فراز
  1. مترادف:
    حاصل خراج

سوال‌های رایج ارتفاع

ارتفاع به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «ارتفاع» در زبان انگلیسی به "height" ترجمه می‌شود و به فاصله عمودی یا اندازه‌ای گفته می‌شود که از پایین‌ترین نقطه تا بالاترین نقطه یک جسم، مکان یا فرد اندازه‌گیری می‌شود. ارتفاع معمولاً برای توصیف بلندی افراد، ساختمان‌ها، کوه‌ها، اشیاء و هر چیز دیگری که دارای بعد عمودی باشد به کار می‌رود.

در فیزیک و مهندسی، ارتفاع یک معیار مهم است که می‌تواند تأثیرات زیادی روی خصوصیات جسم داشته باشد؛ مثلاً ارتفاع یک ساختمان بر استحکام سازه و نحوه طراحی آن تأثیرگذار است.

در جغرافیا، ارتفاع زمین نسبت به سطح دریا یا نقاط مرجع دیگر اهمیت زیادی دارد و به تعیین نوع اقلیم، پوشش گیاهی و آب‌وهوای منطقه کمک می‌کند.

ارتفاع بدن انسان نیز یکی از ویژگی‌های مهم است که در پزشکی، ورزش و علوم انسانی مورد بررسی قرار می‌گیرد. ارتفاع افراد معمولاً به سانتی‌متر یا متر اندازه‌گیری می‌شود و در تعیین شاخص‌هایی مانند شاخص توده بدنی (BMI) نقش دارد.

در کاربردهای روزمره، وقتی درباره ارتفاع صحبت می‌کنیم، ممکن است به قد یک شخص، بلندی یک ساختمان یا ارتفاع یک شیء اشاره کنیم. همچنین در ورزش‌هایی مانند بسکتبال یا والیبال، ارتفاع بازیکنان اهمیت زیادی دارد و معمولاً افرادی که قد بلندتری دارند، در این رشته‌ها مزیت دارند.

ارجاع به لغت ارتفاع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ارتفاع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارتفاع

لغات نزدیک ارتفاع

پیشنهاد بهبود معانی