موزه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • محل نگهداری و نمایش اشسای باستانی و تاریخی و هنری
  • فونتیک فارسی

    mooze
  • اسم
    museum
    • - نقاشی‌های او در موزه به نمایش گذاشته شده‌اند.

    • - His pictures are on display at the museum.
    • - معلم دانش‌آموزان را با اتوبوس به موزه برد.

    • - The teacher bused the students to the museum.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد موزه

لغات نزدیک موزه

پیشنهاد و بهبود معانی