آخرین به‌روزرسانی:

خسوف به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ماه‌گرفتگی

فونتیک فارسی

khoosoof
اسم

نجوم lunar eclipse, eclipse

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

خسوف نیم‌سایه‌ای

penumbral eclipse

آن‌ها فکر می‌کردند که خسوف بدشگون است.

They thought that eclipses of the sun forebode evil.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

خسوف کامل

total lunar eclipse

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خسوف

  1. مترادف:
    ماه‌گرفتگی
    متضاد:
    کسوف
  1. مترادف:
    پنهان‌شدن ناپدید شدن فرو رفتن

ارجاع به لغت خسوف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خسوف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خسوف

لغات نزدیک خسوف

پیشنهاد بهبود معانی