امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Billing

ˈbɪlɪŋ ˈbɪlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    billed
  • شکل سوم:

    billed
  • سوم‌شخص مفرد:

    bills
  • شکل جمع:

    billings

معنی

noun
صدور صورت‌حساب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد billing

  1. verb To advertise, especially a coming attraction
    Synonyms:
    booking announcing
  1. verb Demand payment
    Synonyms:
    invoicing placarding charging scoring programing posting petitioning noting bucking acting soliciting
  1. noun Request for payment of a debt
    Synonyms:
    charge

ارجاع به لغت billing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «billing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/billing

لغات نزدیک billing

پیشنهاد بهبود معانی