با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Generalization

ˌdʒen rləˈzeɪʃn ˌdʒenrəlaɪˈzeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    generalizations

معنی

noun
عمومیت دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد generalization

  1. noun Reasoning from detailed facts to general principles
    Synonyms: generalisation, induction, inductive-reasoning, generality
  2. noun (psychology) transfer of a response learned to one stimulus to a similar stimulus
    Synonyms: generalisation, abstraction, stimulus generalization, globalism, stimulus generalisation, globality

لغات هم‌خانواده generalization

ارجاع به لغت generalization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «generalization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/generalization

لغات نزدیک generalization

پیشنهاد بهبود معانی