ازشکل اندازی، کج کردن، شکنج
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The contortions of the man who had been shot.
کج و کولگی قیافهی مردی که تیر خورده بود.
کج و معوج کردن یا شدن، از شکل افتادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «contortion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contortion