شکل جمع:
pittancesمبلغ جزئی، چندرقاز، شندرغاز، کمکهزینه مختصر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She works long hours for a pittance.
او ساعتهای متوالی برای شندرغاز کار میکند.
He received a mere pittance of education.
تحصیلات او بسیار کم بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pittance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pittance