فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Windmill

ˈwɪndˌmɪl ˈwɪndˌmɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    windmills

معنی

  • noun verb - intransitive adverb
    آسیاب بادی، هر چیزی شبیه آسیاب بادی، (آسیاب‌وار)چرخیدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد windmill

  1. noun Generator that extracts usable energy from winds
    Synonyms: rotating wheel, wind-driven wheel, post mill, tower mill, wind-charger, aerogenerator, smock-mill, water pump, wind generator

Idioms

ارجاع به لغت windmill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windmill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/windmill

لغات نزدیک windmill

پیشنهاد بهبود معانی