گذشتهی ساده:
windmilledشکل سوم:
windmilledسومشخص مفرد:
windmillsوجه وصفی حال:
windmillingشکل جمع:
windmillsآسیاب بادی
The village restored its abandoned windmill, making it functional again for educational purposes.
روستا، آسیاب بادی متروکهاش را مرمت کرد و دوباره برای اهداف آموزشی قابل استفاده نمود.
The windmill’s large wooden blades turned slowly in the afternoon breeze.
پرههای بزرگ چوبی آسیاب بادی در نسیم بعدازظهر بهآرامی میچرخید.
توربین بادی
همچنین میتوان از wind turbine استفاده کرد.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The efficiency of the new windmill design has significantly reduced maintenance costs.
کارایی طراحی جدید توربین بادی، هزینههای نگهداری را بهطور چشمگیری کاهش داده است.
Strong winds last night forced technicians to shut down the windmill temporarily for safety.
بادهای شدید دیشب باعث شد تکنسینها، توربین بادی را برای حفظ ایمنی بهطور موقت خاموش کنند.
کودکانه فرفره
در انگلیسی آمریکایی از pinwheel استفاده میشود.
He bought a windmill from the toy shop as a small gift for his nephew.
برای برادرزادهاش، فرفرهای از اسباببازیفروشی خرید.
When you blow on the windmill, its blades spin very fast.
وقتی فرفره را فوت میکنی، پرههای آن خیلی سریع میچرخند.
چرخاندن دستها (بهصورت دایرهای)
His arms were windmilling frantically as he fought to stay afloat in the water.
وقتی برای روی آب ماندن تلاش میکرد، دستهایش با حرکاتی آشفته میچرخید.
He windmilled both arms as he tried to regain control after stumbling.
وقتی پایش لغزید، هر دو دستش را چرخاند تا دوباره کنترلش را به دست آورد.
با دشمنان خیالی جنگیدن، کار بیهوده کردن
شکل جمع windmill در زبان انگلیسی windmills است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «windmill» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/windmill