فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Air Conditioner
ˈerkənˈdɪʃənər
eəkənˈdɪʃənə
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
(دستگاه) تهویه‌کنند‌ه‌ی هوا، تهویه‌ی مطبوع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need to buy a new air conditioner for my apartment.
من باید دستگاه تهویه‌کنند‌ه‌ی جدیدی برای آپارتمانم بخرم.
The air conditioner made a strange noise last night.
دیشب دستگاه تهویه‌کنند‌ه‌ی هوا صدای عجیبی به راه انداخت.
ارجاع به لغت air conditioner
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «air conditioner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/air-conditioner
لغات نزدیک air conditioner
- - air cock
- - air command
- - air conditioner
- - air conditioning
- - air controller