فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Air Conditioning

ˈerkənˈdɪʃənɪŋ eəkənˈdɪʃənɪŋ

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: air-conditioning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B1

تهویه‌ی مطبوع، تهویه‌ی هوا، کولر (ماشین)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The air conditioning unit is making a strange noise.

دستگاه تهویه‌ی هوا صدای عجیبی می‌دهد.

Without air conditioning, the heat was unbearable.

بدون کولر، گرما غیرقابل تحمل بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد air conditioning

  1. noun air cooling
    Synonyms:
    AC central air C/A climate control central air conditioning climatization

ارجاع به لغت air conditioning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «air conditioning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/air-conditioning-2

لغات نزدیک air conditioning

پیشنهاد بهبود معانی