شکل جمع:
work visasویزای کار، روادید کار (مجوزی قانونی که به افراد اجازه میدهد به کشوری دیگر سفر کرده و در آنجا به کار بپردازند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He finally received his work visa after several months of waiting.
سرانجام، پساز چند ماه انتظار، ویزای کار خود را دریافت کرد.
Shima applied for a work visa to start her new job abroad.
شیما برای شروع کار جدید خود در خارج از کشور، درخواست ویزای کار کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «work visa» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/work-visa