حومه، حولوحوش، دوروبر، توابع، اطراف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We need a modern system of transportation for the city and its environs.
برای شهر و حومهی آن نیاز به شبکهی ترابری مدرنی داریم.
the environs of the Egyptian pyramids
دوروبر اهرام مصر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «environs» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/environs