امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Boreal

American: bɔːriːəl British: ˈbɔːrɪəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
شمالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boreal

  1. adjective Comprising or throughout far northern regions
    Synonyms:
    circumboreal
  1. adjective Very cold
    Synonyms:
    arctic freezing frigid frosty gelid glacial icy polar wintry frore

ارجاع به لغت boreal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boreal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/boreal

لغات نزدیک boreal

پیشنهاد بهبود معانی