انگلیسی آمریکایی رویی (شیرین) (روی شیرینی و کیک و غیره)
She spread the frosting over the cupcakes.
او رویی را روی کاپکیکها مالید.
The frosting on the cake was so thick.
رویی روی کیک بسیار سفت بود.
روکش مات (روی شیشهی پنجره و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The frosting on the glass gave it a beautiful finish.
روکش مات روی شیشه ظاهری زیبا به آن بخشیده است.
The frosting on the windowpane obstructed my view.
روکش مات شیشهی پنجره دید مرا مختل میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frosting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frosting