Uncut

ˌʌnˈkʌt ˌʌnˈkʌt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بریده‌نشده، قطع‌نشده، از هم جدا نشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncut

  1. adjective Not cut
    Synonyms: rough, unshapen
    Antonyms: cut, trimmed, mown
  2. adjective (used of grass or vegetation) not cut down with a hand implement or machine
    Synonyms: untrimmed, unmown
  3. adjective Not shortened by omissions
    Synonyms: complete, uncensored, unabbreviated, unabridged, full-length, unexpurgated

ارجاع به لغت uncut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/uncut

لغات نزدیک uncut

پیشنهاد بهبود معانی