فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Uncut

ˌʌnˈkʌt ˌʌnˈkʌt

معنی

adjective

بریده‌نشده، قطع‌نشده، از هم جدا نشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncut

  1. adjective not cut
    Synonyms:
    rough unshapen
    Antonyms:
    cut trimmed mown
  1. adjective (used of grass or vegetation) not cut down with a hand implement or machine
    Synonyms:
    untrimmed unmown
  1. adjective not shortened by omissions
    Synonyms:
    complete full-length unabridged unabbreviated uncensored unexpurgated

ارجاع به لغت uncut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uncut

لغات نزدیک uncut

پیشنهاد بهبود معانی