حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین به‌روزرسانی:
Commodore
ˈkɑːmədɔːr
ˈkɒmədɔː
شکل جمع:
commodoresتوضیحات:
شکل نوشتاری دیگر این لغت: Commodore
معنی commodore | جمله با commodore
noun
countable
ناخدا، افسر ارشد نیروی دریایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Commodore Perry is known for opening Japan to trade in the 19th century.
ناخدا پری به‌خاطر گشودن راه تجارت با ژاپن در قرن نوزدهم شناخته می‌شود.
After twenty years of service, he was finally promoted to commodore.
پس‌از بیست سال خدمت، سرانجام به درجه‌ی ناخدا ارتقا یافت.
ارجاع به لغت commodore
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «commodore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commodore
لغات نزدیک commodore
- - commodity
- - commodity dollar
- - commodore
- - common
- - common base circuit