با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rectangular

rekˈtæŋɡjələr rekˈtæŋɡjələ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective B2
    مستطیلی، راست گوشه، قائم‌الزاویه
  • adjective
    مستطیل، به‌شکل راست گوشه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rectangular

  1. adjective Having a set of mutually perpendicular axes; meeting at right angles
    Synonyms: orthogonal, oblong, four-sided, square, quadrilateral, right-angled, foursquare, boxy, quadrangular, quadrate

ارجاع به لغت rectangular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rectangular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rectangular

لغات نزدیک rectangular

پیشنهاد بهبود معانی