آخرین به‌روزرسانی:

Oblong

ˈɑːblɒːŋ ˈɒblɒŋ

شکل جمع:

oblongs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable

انگلیسی بریتانیایی مستطیل، مستطیل‌شکل، مستطیلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The oblong mirror hung on the wall.

آینه‌ی مستطیلی به دیوار آویزان بود.

The tablecloth was an oblong.

سفره مستطیل بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oblong

  1. adjective elongated and rounded
    Synonyms:
    long oval elongate elliptical ovoid ovate egg-shaped ellipsoidal ovaloid ovaliform ovated rectangular

ارجاع به لغت oblong

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oblong» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oblong

لغات نزدیک oblong

پیشنهاد بهبود معانی