از روی فراموشی، با بیتوجهی، با بیاعتنایی، از روی غفلت، از روی بیاطلاعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The driver obliviously ran a red light.
راننده با بیتوجهی یک چراغ قرمز را رد کرد.
The teacher obliviously continued teaching, unaware that the students were not paying attention.
معلم با بیتوجهی به تدریس ادامه داد غافل از اینکه دانشآموزان توجه نمیکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obliviously» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obliviously