فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Go Back To Square One

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

به خانه‌ی اول برگشتن، از خانه‌ی اول شروع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The deal with the them fell through so I'm afraid we're back to square one.

معامله با آن‌ها شکست خورد. متاسفانه به خانه‌ی اول برگشتیم.

His idea didn't work, so he had to go back to square one.

نقشه‌هایش عملی نشد، لذا باید از خانه‌ی اول شروع کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد go back to square one

  1. verb start all over
    Synonyms:
    begin again start from scratch make a fresh start make a new beginning go back to the drawing board wipe the slate clean

ارجاع به لغت go back to square one

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «go back to square one» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-back-to-square-one

لغات نزدیک go back to square one

پیشنهاد بهبود معانی