به خانهی اول برگشتن، از خانهی اول شروع کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The deal with the them fell through so I'm afraid we're back to square one.
معامله با آنها شکست خورد. متاسفانه به خانهی اول برگشتیم.
His idea didn't work, so he had to go back to square one.
نقشههایش عملی نشد، لذا باید از خانهی اول شروع کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go back to square one» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-back-to-square-one