امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Button-down

ˈbʌtənˈdaʊn ˈbʌtəndaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
(پیراهن مردانه) یقه‌ی دکمه‌دار، یقه‌ی دکمه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
محافظه‌کار، کوته‌فکر، سنت‌پرست
- a man with a button-down mind
- مردی با مغزی متحجر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد button-down

  1. adjective Unimaginatively conventional; - Newsweek
    Synonyms: buttoned-down, conservative
  2. adjective Conforming to established practice or standards
    Synonyms: conformist, conventional, establishmentarian, orthodox, straight, traditional, square

ارجاع به لغت button-down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «button-down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/button-down

لغات نزدیک button-down

پیشنهاد بهبود معانی