آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Dovetail

ˈdʌvteɪl ˈdʌvteɪl

توضیحات:

همچنین می‌توان از dovetail joint به‌ جای dovetail استفاده کرد.

معنی dovetail | جمله با dovetail

noun countable

معماری اتصال دم‌چلچله‌ای

The dovetail is a strong and precise joint used in woodworking.

اتصال دم‌چلچله‌ای یک اتصال قوی و دقیق است که در نجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

I love the intricate design of the dovetail on this antique furniture piece.

من عاشق طراحی پیچیده‌ی اتصال دم‌چچلچله‌ای روی این مبلمان عتیقه هستم.

verb - intransitive verb - transitive

هماهنگ بودن، جفت‌وجور بودن، هماهنگ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

In Iowa corn growing and hog raising dovetail efficiently.

در ایالت آیووا کشت ذرت و پرورش خوک به‌طور مؤثری با هم هماهنگ شده‌اند.

The ends of the boards were dovetailed together.

انتهای تخته‌ها با هم جفت‌وجور بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dovetail

ارجاع به لغت dovetail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dovetail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dovetail

لغات نزدیک dovetail

پیشنهاد بهبود معانی