Dow

ˈdaʊ ˈdaʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dought
  • وجه وصفی حال:

    dowing

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر زمان گذشته‌ی این لغت: dowed

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive
    (انگلیسی اسکاتلندی) توانستن
    • - Do you think I dow what you're asking?
    • - آیا فکر می‌کنید من می‌توانم آنچه را که می‌خواهید انجام دهم؟
    • - I dow swim well.
    • - می‌تونم خیلی خوب شنا کنم.
  • noun
    اقتصاد میانگین داو جونز (Dow) (Dow Jones average)
    • - Investors closely monitor the Dow.
    • - سرمایه‌گذاران میانگین داو جونز را از نزدیک رصد می‌کنند.
    • - Analysts predict the Dow will continue to rise in the coming months.
    • - تحلیلگران پیش بینی می‌کنند که میانگین داو جونز در ماه‌های آتی به رشد خود ادامه خواهد داد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dow

پیشنهاد بهبود معانی