گذشتهی ساده:
syncedشکل سوم:
syncedوجه وصفی حال:
syncingشکل نوشتاری دیگر این لغت: synch
همچنین میتوان در شکلهای گذشته از synched به جای synced و در وجه وصفی حال از synching به جای syncing استفاده کرد.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- همزمان(با) 2- همساز، متوافق، هماهنگ(با)، جور
1- ناهمزمان(با) 2- ناهمساز، نامتوافق، ناهماهنگ، ناجور
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sync» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sync