Coherency

American: ˌkoʊˈhɪərənsi British: ˌkəʊˈhɪərənsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • چسبیدگی، ارتباط (مطالب)، وابستگی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد coherency

  1. noun Logical and orderly and consistent relation of parts
    Synonyms: coherence, cohesion, cohesiveness

ارجاع به لغت coherency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coherency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coherency

لغات نزدیک coherency

پیشنهاد بهبود معانی