شکل جمع:
hybridsزیستشناسی جانور دورگه، گیاه پیوندی، موجود هیبرید
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
At the zoo, we saw an animal that looked like a hybrid of a zebra and a donkey.
در باغوحش حیوانی دیدیم که شبیه دورگهای حاصل از ترکیب گورخر و الاغ بود.
The breeder introduced a new hybrid that grows faster than both of its parent plants.
پرورشدهنده، گیاه پیوندی جدیدی معرفی کرد که از هر دو گیاه والد خود سریعتر رشد میکند.
ترکیب، آمیخته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her writing style is a curious hybrid of humor and scientific analysis.
سبک نوشتاری او آمیختهای عجیب از طنز و تحلیل علمی است.
This course offers a hybrid of online learning and in-person workshops.
این دوره، ترکیبی از یادگیری آنلاین و کارگاههای حضوری ارائه میدهد.
مکانیک خودروی هیبریدی (با موتور ترکیبی بنزینی و برقی)
The government offers tax incentives to people who buy hybrids.
دولت برای افرادی که خودروهای هیبریدی میخرند مشوقهای مالیاتی ارائه میدهد.
This new hybrid can travel up to 50 kilometers on electricity alone.
این خودروی هیبریدی جدید میتواند تا ۵۰ کیلومتر تنها با برق حرکت کند.
دوچرخهی هیبریدی، دوچرخهی چندمنظوره
همچنین میتوان از hybrid bike استفاده کرد.
If you want one bike for different terrains, a hybrid is the most practical option.
اگر دوچرخهای برای زمینهای مختلف میخواهید، دوچرخهی هیبریدی عملیترین گزینه است.
Hybrid bicycles combine the comfort of road bikes with the durability of mountain bikes.
دوچرخههای هیبریدی راحتی دوچرخههای جادهای را با دوام دوچرخههای کوهستان ترکیب میکنند.
ترکیبی، آمیخته، هیبریدی
Her new book is a hybrid work that mixes biography with philosophical reflection.
کتاب جدید او اثری ترکیبی است که زندگینامه را با تأملات فلسفی میآمیزد.
Their marketing strategy is a hybrid approach that merges online advertising with street campaigns.
استراتژی بازاریابی آنها رویکردی هیبریدی است که تبلیغات آنلاین را با کمپینهای خیابانی ادغام میکند.
a hybrid society
جامعهی چندگونهای
زیستشناسی دورگه، هیبریدی، پیوندی
Hybrid animals can sometimes exhibit traits that are stronger than those of either parent.
جانوران دورگه گاهی ویژگیهایی نشان میدهند که از هر یک از والدین قویتر است.
This hybrid plant grows faster and survives harsh climates better than its parent plants.
این گیاه پیوندی سریعتر رشد میکند و نسبت به گیاهان والد خود در آبوهوای سخت دوام بیشتری دارد.
hybrid corn
ذرت دورگه
a hybrid fruit
میوه پیوندی
مکانیک هیبریدی (خودروی برقیبنزینی)
Many cities are encouraging drivers to buy hybrid models to reduce air pollution.
بسیاری از شهرها رانندگان را تشویق میکنند مدلهای هیبریدی بخرند تا آلودگی هوا کاهش یابد.
Hybrid cars switch between electric power and petrol to improve fuel efficiency.
خودروهای هیبریدی برای افزایش بهرهوری سوخت بین برق و بنزین جابهجا میشوند.
کسبوکار هیبریدی، ترکیبی (حضوریآنلاین)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کسبوکار
Hybrid meetings make it possible for participants to join either in person or through video conferencing.
جلسات هیبریدی این امکان را فراهم میکنند که شرکتکنندگان هم حضوری و هم از طریق ویدئوکنفرانس حضور داشته باشند.
Many companies now use a hybrid work model that allows employees to split their time between home and the office.
بسیاری از شرکتها اکنون از مدل کاری هیبریدی استفاده میکنند که به کارکنان اجازه میدهد زمان خود را بین خانه و دفتر تقسیم کنند.
ماشین هیبریدی
شکل جمع hybrid در زبان انگلیسی hybrids است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hybrid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hybrid