فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

In The Flesh

ɪn ðə flɛʃ ɪn ðə flɛʃ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom phrase

زنده، حاضر، موجود، در واقعیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The celebrity appeared at the charity event, and I finally saw him in the flesh.

سلبریتی در مراسم خیریه حاضر شد و من بالاخره در واقعیت او را دیدم.

I couldn't believe it when I saw my favorite author in the flesh at the book signing.

وقتی نویسنده‌ی مورد علاقه‌ام را به‌طور حاضر هنگام امضای کتاب دیدم، باورم نمی‌شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت in the flesh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in the flesh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-the-flesh

لغات نزدیک in the flesh

پیشنهاد بهبود معانی