فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Naval

ˈneɪvl ˈneɪvl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

C2

وابسته به کشتی، وابسته به نیروی دریایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a naval base

پایگاه دریایی

naval officers

افسران نیروی دریایی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد naval

  1. adjective concerning ships, sea
    Synonyms:
    marine maritime oceanic seafaring seagoing sailing navigational oceangoing aquatic deep-sea sea-loving salty navigating boating cruising yachting sailorly pelagic thalassic oceanographic abyssal

ارجاع به لغت naval

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «naval» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/naval

لغات نزدیک naval

پیشنهاد بهبود معانی