در دسترس بودن، موجود بودن، فراهم بودن، دسترسیپذیری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The company is working to improve the availability of its products in rural areas.
شرکت در تلاش است تا دسترسیپذیری محصولات خود را در مناطق روستایی بهبود بخشد.
We need to check the availability of the meeting room for next Tuesday.
باید فراهم بودن اتاق جلسه برای سهشنبهی آینده را بررسی کنیم.
the availability of money
در دسترس بودن (وجود) پول
the availability of oil
فراهم بودن نفت
It depends on the availability of seats
منوط است به بودن جای نشستن
حضور، آمادگی، در دسترس بودن، فراغت، وقت آزاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He usually has good availability in the mornings.
او معمولاً صبحها وقت آزاد خوبی دارد.
Please let me know your availability for the conference call tomorrow.
لطفاً در دسترس بودن خود را برای تماس کنفرانسی فردا به من اطلاع دهید.
شکل جمع availability در زبان انگلیسی availabilities است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «availability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/availability