(عامیانه) آدم پرحرف و کوتهبین، حرف مفتزن، (حرف) پسگو، دهنلق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The boy's big mouth could get them all in trouble.
دهان لق آن پسر ممکن بود همهشان را گرفتار کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bigmouth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bigmouth