موسیقی نوازندهی ترومپت، ترومپتزن، شیپورزن، شیپورچی، کرنازن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The trumpeter played a beautiful melody at the concert.
نوازندهی ترومپت در این کنسرت ملودی زیبایی نواخت.
The jazz band featured a talented trumpeter as their soloist.
گروه جاز یک ترومپتزن بااستعداد را بهعنوان تکنواز خود معرفی کرد.
طرفدار، حامی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The trumpeter delivered a passionate speech in support of the candidate.
این طرفدار سخنرانی پرشوری را در حمایت از نامزد بیان کرد.
As a trumpeter for animal rights, she never hesitated to speak out.
او بهعنوان یک حامی حقوق حیوانات، هرگز صحبت کردن را دریغ نکرد.
جانورشناسی مرغ جارچی، شیپورزنها (یک سرده از پرندگان)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The plumage of the trumpeter caught the sunlight.
نور خورشید به پرهای مرغ جارچی تابید.
A flock of trumpeters flew overhead, their calls echoing through the forest.
دستهای از شیپورزنها در بالای سرشان پرواز میکردند و صداهایشان در جنگل طنینانداز میشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trumpeter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trumpeter