فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Braggart

ˈbræɡərt ˈbræɡət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective noun
لاف‌زن، گزافه‌گو، رجزخوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد braggart

  1. noun person who talks boastingly
    Synonyms:
    boaster bragger show-off bigmouth egotist blowhard swaggerer big talker windbag gasbag hotshot peacock ranter blusterer trumpeter exhibitionist know-it-all grandstander bag of wind big-timer raver strutter gascon brag braggadocio swelled head swashbuckler

ارجاع به لغت braggart

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «braggart» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/braggart

لغات نزدیک braggart

پیشنهاد بهبود معانی