امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bacterium

    bækˈtɪriəm bækˈtɪəriəm
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      bacteria

    معنی

    noun C1
    مفرد واژه‌ی: bacteria

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bacterium

    1. noun (microbiology) single-celled or noncellular spherical or spiral or rod-shaped organisms lacking chlorophyll that reproduce by fission; important as pathogens and for biochemical properties; taxonomy is difficult; often considered to be plants
      Synonyms:
      bacteria

    ارجاع به لغت bacterium

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bacterium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bacterium

    لغات نزدیک bacterium

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return