آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آذر ۱۴۰۳

    Egg

    eɡ eɡ

    گذشته‌ی ساده:

    egged

    شکل سوم:

    egged

    سوم‌شخص مفرد:

    eggs

    وجه وصفی حال:

    egging

    شکل جمع:

    eggs

    معنی egg | جمله با egg

    noun countable uncountable A1

    تخم‌مرغ، تخم

    egg, تخم‌مرغ، تخم
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    I had boiled eggs for breakfast.

    صبحانه تخم‌مرغ آب‌پز خوردم.

    to lay eggs

    تخم گذاشتن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the eggs of a snake

    تخم‌های مار

    fish egg

    خاویار، اشپل، اشپیل

    These eggs hatch into larva.

    این تخم‌ها تبدیل به لیسه می‌شوند.

    He's a good egg!

    آدم خوبیه!

    verb - transitive

    تحریک کردن، برانگیختن، واداشتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    His wife kept egging him on to resign.

    زنش مدام او را تحریک می‌کرد که استعفا بدهد.

    Egged on by Iago, Othello decided to kill his wife.

    اوتلو که توسط ایاگو تحریک شده بود، مصمم شد که زن خود را بکشد.

    verb - transitive

    (آشپزی) تخم‌مرغ زدن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد egg

    1. noun seed, cell; embryo of an animal
      Synonyms:
      germ nucleus ovum cell embryo roe spawn bud rudiment oospore cackleberry yellow eye cackle

    Collocations

    egg cup

    جا تخم مرغی

    hatch eggs

    (جوجه و لیسه و غیره) از تخم درآمدن

    Idioms

    don't teach your grandmother to suck eggs

    به من یاد نده چون خودم بلدم، خودم هفت مرده حلاجم

    egg on ones face

    (عامیانه) شرمندگی در اثر اشتباه لپی

    lay an egg

    تخم دادن

    (به ویژه در تئاتر و هنرپیشگی) خیطی بالا آوردن، افتضاح کردن

    put (or have) all one's eggs in one basket

    تنها روی یک چیز متمرکز شدن، تمام انرژی و وقت خود را صرف چیزی کردن، همه‌ی دارایی خود را در یک کار (یا معامله) به کار گرفتن (و به مخاطره انداختن)

    سوال‌های رایج egg

    معنی egg به فارسی چی میشه؟

    واژه "egg" در زبان انگلیسی به معنای "تخم‌مرغ" است و یکی از مواد غذایی اصلی و محبوب در بسیاری از فرهنگ‌ها و آشپزی‌ها به شمار می‌آید. تخم‌مرغ‌ها معمولاً از مرغ‌ها به دست می‌آیند، اما سایر پرندگان نیز تخم‌مرغ تولید می‌کنند. در اینجا به بررسی معانی، انواع و نکات جالب مرتبط با تخم‌مرغ می‌پردازیم.

    معانی و انواع تخم‌مرغ

    تخم‌مرغ‌ها معمولاً به دو دسته تقسیم می‌شوند: تخم‌مرغ‌های خوراکی و تخم‌مرغ‌های غیرخوراکی. تخم‌مرغ‌های خوراکی شامل تخم‌مرغ‌های مرغ، بوقلمون، غاز و اردک می‌شوند که هر یک خواص و طعم خاص خود را دارند. تخم‌مرغ‌های غیرخوراکی معمولاً به عنوان تخم‌مرغ‌های زینتی یا برای مصارف دیگر مانند پرورش استفاده می‌شوند.

    ارزش غذایی

    تخم‌مرغ منبع غنی از پروتئین، ویتامین‌ها (مانند ویتامین D و B12)، مواد معدنی (مانند سلنیوم و فسفر) و چربی‌های سالم است. سفیده تخم‌مرغ عمدتاً شامل پروتئین است و زرده تخم‌مرغ چربی و ویتامین‌های محلول در چربی را در خود دارد. به همین دلیل، تخم‌مرغ به عنوان یک غذای کامل و مغذی شناخته می‌شود.

    نکات جالب

    1. رنگ تخم‌مرغ: رنگ پوست تخم‌مرغ (سفید یا قهوه‌ای) به نژاد مرغ بستگی دارد و تأثیری بر طعم یا ارزش غذایی آن ندارد. مرغ‌های با پوست سفید معمولاً تخم‌مرغ‌های سفیدی می‌گذارند و آن‌هایی که پوست قهوه‌ای دارند، تخم‌مرغ‌های قهوه‌ای.

    2. تاریخچه: تخم‌مرغ‌ها از دیرباز به عنوان یک منبع غذایی مورد استفاده قرار می‌گرفتند. شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که انسان‌ها بیش از ۶۰۰۰ سال پیش تخم‌مرغ‌ها را مصرف می‌کردند.

    3. آشپزی: تخم‌مرغ در آشپزی بسیار متنوع است و می‌توان آن را به روش‌های مختلفی مانند آب‌پز، سرخ‌کرده، املت، کیک و تهیه سس مایونز استفاده کرد.

    4. تأثیر بر سلامتی: در سال‌های اخیر، تخم‌مرغ به دلیل محتوای کلسترولش مورد انتقاد قرار گرفته است، اما تحقیقات نشان داده‌اند که مصرف متعادل تخم‌مرغ برای اکثر افراد بی‌خطر است و حتی می‌تواند به سلامت قلب کمک کند.

    5. پروتئین کامل: تخم‌مرغ به عنوان یک پروتئین کامل شناخته می‌شود، به این معنی که حاوی تمام اسیدهای آمینه ضروری است که بدن انسان به آنها نیاز دارد.

    6. تخم‌مرغ‌های ارگانیک و آزاد: در سال‌های اخیر، توجه به تخم‌مرغ‌های ارگانیک و تخم‌مرغ‌های تولید شده از مرغ‌های آزاد (که در محیط‌های طبیعی زندگی می‌کنند) افزایش یافته است. این نوع تخم‌مرغ‌ها معمولاً با کیفیت بهتر و طعم متفاوتی نسبت به تخم‌مرغ‌های معمولی دارند.

    گذشته‌ی ساده egg چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده egg در زبان انگلیسی egged است.

    شکل سوم egg چی میشه؟

    شکل سوم egg در زبان انگلیسی egged است.

    شکل جمع egg چی میشه؟

    شکل جمع egg در زبان انگلیسی eggs است.

    وجه وصفی حال egg چی میشه؟

    وجه وصفی حال egg در زبان انگلیسی egging است.

    سوم‌شخص مفرد egg چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد egg در زبان انگلیسی eggs است.

    ارجاع به لغت egg

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «egg» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/egg

    لغات نزدیک egg

    • - egest
    • - egesta
    • - egg
    • - egg and dart
    • - egg coal
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.